انتشار شده در Iran - بحث های سیاسی و تجزیه تحلیل - 14 May 2016 13:28 - 2
طبق پیوستی كه بر تاریخ روم تالیف «لیوی = تیتوس لیویوس Titus Livius» مورخ این كشور در سده یكم پیش از میلاد نوشته شده است، «اگوستوس Gaius Julius Caesar Augustus» امپراتور روم 12 ماه می سال 23 پیش از میلاد (و این تاریخ بعدا پس از تبدیل و احتساب تقویم ها به دست آمده است) اعلام كرده بود كه دولت روم یك دولت تجاوزگر نیست و جنگهایی را كه به آن دست می زده است به منظور تامین صلح بوده و «آزادیبخش» باید بشمار آیند! و دستور داده بود كه رویدادنگاران ارتش روم كه وقایع روزانه فعالیتهای نظامی را ثبت می كردند و هر مورد آن «وقعه» خطاب می شد از آن پس این نكته را از نظر دورندارند و وقایع را طوری ننویسند كه نشان دهد رومیان تجاوزگر و توسعه طلب بوده اند ، ما دولت تیسفون (ایرانیان و به نوشته رومیان، پارتیان) نیستیم كه از سلطه گری دست بر نمی دارد! و .... از آن پس، عبارت صلح رومی (پاكس روماناPax Romana) وارد تاریخ شد و مورخان عهد امپراتوری این كشور، تجاوزات؛ جنگها و اشغالگری های روم را «خدمت و فداكاری به خاطر صلح ـ و یک وظیفه جهانی!» می نوشتند. پس از شكست های نظامی شدید سال های ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ میلادی از ایران (زمان اردشیر ساسانی و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در این جنگ ها و سپردن تعهد پرداخت باج و خراج به ایران، سران روم در نشست چند هفته ای ماههای اپریل و می سال261 میلادی كه در آن استراتژی و پالیسی روم تنظیم شد باردیگر «صلح رومی» و دفاع از آزادی سایر ملل!، به ویژه ملل كوچك به میان آمد و تایید شد. به موجب این سیاست، جنگ و تعرض هم البته اگر از جانب روم (ایتالیا) باشد نوعی صلح است!. «تاریخ»، مصرف عبارت «صلح رومی» را كه ادامه دارد در هر زمان به طرز و گونه ای ثبت كرده است و در دهه آخر قرن بیستم و دهه یکم قرن 21 تحت عناوین «برقراری دمكراسی، جلوگیری از گسترش سلاحهای كشتار جمعی، ریشه كنی تروریسم و در مقدمه استراتژی مصوّب در ماه می سال 261 كه سند آن موجود است دولت ساسانیان و ناسیونالیسم ایرانی خطر اول برای روم و مسبّب همه دشواری های این امپراتوری اعلام شده بود؛ زیرا كه سیاست كلی ساسانیان بر این اصل قرار گرفته بود كه رومیان قدم به آسیا نگذارند و اجازه تاخت و تاز به آنها در سوریه و سواحل غربی آسیای صغیر «تركیه امروز» و حتی مصر داده نشود. به باور برخی از صاحب نظران، نگرانی غرب (که به نظر می رسد برجای روم باستان نشسته است) اینك از این است كه تاریخ تكرار شود و ایران دوباره همان حرف سده های آغازین هزاره یکم را بزند و لذا نمی خواهد كه ایران قدرت بیشتری به دست آورد: قدرت نظامی، رسانه ای و صنعت ـ تكنولوژی. برای پی بردن به این واقعیت، لازم است که مروری دقیق بر رویدادهای منطقه از 1973 تاکنون شود. نگاهی گذرا به وضعیت منطقه نشان می دهد که ایران امروز بمانند شوروی سابق، عملا در محاصره دوستان و متحدان غرب قرار گرفته است؛ پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ترکیه، عراق و کشورها و امارات خلیج فارس همه دوستان غرب هستند و یا با این بلوک و بزرگان آن پیمان استراتژیک و دفاع مشترک امضاء کرده اند سه دهه پس از نشست سال 261 ، امپراتور وقت روم برپایه این پالیسی، در پیامی به مناسبت آغاز پادشاهی نرسی پسر شاپور یكم شاه ساسانی ایران به او نوشت که این كشور سر جنگ ندارد و جنگهای روم با كشورهای دیگر بخاطر برقراری یك صلح پایدار است! كه نرسی نهم ژانویه سال 293 میلادی به او پاسخ داد: تا تعبیر از صلح، چنین باشد كه رومی ها گفته اند، صلحی وجود نخواهد داشت. پاسخی را كه «نرسی» شاه ساسانی ایران در ژانویه سال 293 میلادی به امپراتور روم داد، نهم ماه می 2007 از دهان ولادیمیر پوتین شنیده شد كه گفت: رفتار بلوک ناتو، اینک به گونه ای است كه دولت هیتلر در اواخر دهه 1930 در پیش داشت و به جنگ جهانی دوم منجر شد و ادامه رفتار کنونی برخی از سران ناتو ممکن است ناخواسته به درگیری مسلحانه و جنگ جهانی سوم بیانجامید و .... پوتین که ماه می 2012 دوره سوم ریاست جمهوری خودرا آغاز کرده است سه روز پس از نشستن بر این کرسی گفت که شخصا در نشست قریب الوقوع سران G - 8 در واشنگتن شرکت نخواهد کرد که به تغییر سیاست مسکو در قبال قدرت های غرب تعبیر شده بود. در پی رویدادهای تازه اوکراین و الحاق مجدد کریمه به روسیه، دیگر از روسیه برای شرکت در نشست آن گروه دعوت نشده است و این گروه دوباره G-7 شده است .تایید
Amirsadegh irani