국가 Iran - 사회적 상호작용 및 오락 - 03 Mar 2018 05:42 - 3
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیرمن گرفتم تو نگیر چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
후원
Pony of Darkness댓글 (3)
v+s plz
Wut?
I liked it (google translated version of course, probably without any relation with the original text), voted