This website uses cookies

We use cookies and other tracking technologies to improve your browsing experience on our website, to show you personalized content and targeted ads, to analyze our website traffic, and to understand where our visitors are coming from. By continuing to use our website, you agree to our Privacy Policy.

از هر دری سخنی

刊登在 Iran - 社交娛樂 - 10 Jul 2017 12:26 - 1

😄

💭 شخصی دهانه ی الاغش را گرفته بود و می رفت. دو نفر دزد گفتند: باید الاغش را بدزدیم
اولی رفت دهانه الاغ رو به دهان خود زد و دومی الاغ رو برداشت و فرار کرد. در همین اثناء دزد سرفه ای کرد و مرد ساده برگشت و دید خرش نیست و دهنه ی الاغ بر گردن یک انسان است.
جلو آمد و گفت :《الاغ من چه شد؟》
دزد گفت: الاغ تو من هستم. من اول آدم بودم ، مادرم مرا نفرین کرد و بصورت الاغ مسخ شدم. حالا از من راضی شده و در حق من دعا کرده و لذا من به حالت اول برگشتم و آدم شدم!
آن مرد از او عذرخواهی کرد که اگر در این مدت به شما جسارتی کردم مرا ببخشید. سپس افسار از گردن او برداشت و او را آزاد کرد.
چند روز بعد برا خریدن چهارپایی به بازار رفت . اتفاقا خرش را در بازار دید که می فروشند. جلو رفت و در گوش خرش گفت: ای بی حیا ، باز هم مادرت را اذیت کرده ای! دیگر تو را نمی خرم!😂



🌎‍ @mojtahedie ⇜ورود◆
@az_har_darii

贊助

shafagi 385

評論 (1)

07